Friday, May 01, 2009


یه روزی می بوسمت
یه روزی یواشکی می بوسمت و
پنهانی خواهم خندیدت برای انکه بعد از ان
هر روز خواهم بوسیدت

Saturday, February 21, 2009


هر چه قدر سعی کردم قدم نرسید که بهش بگم چقدر

دوستش دارم


Monday, January 26, 2009


دستم و کردم تو جیبم و اخرین تیکه لبخندی و که برای روز مبادا قایم کرده بودم

اون روز نثار تمام حرفهات کردم حالا جیبم خالی و دستای تو , پر از من.


و اون وقت من دیگه من نیستم


Saturday, January 24, 2009


تو بهم بگو , چی شد که این جوری شد .تمامت قدرتی که برای حمایت می گفتی این بود ؟


این بود تمام قدرتت برای حمایت هیچم؟

Friday, January 23, 2009

می دونستم که یه سری این وری هم می زنی. نه فقط به من